چگونگی سقوط دولت عثمانی به دست یهود
هفتاد سال از فعالیت دست غارتگر یهود در راه تشکیل دولت مستقل اسرائیل می گذرد. در زمان «سلطان عبدالحمید»، یهودیها در مقابل پرداخت 5،000،000 لیره طلا به عنوان هدیه (1) خواهش کردند سلطان عبدالحمید به آنها اجازه ی ورود به «فلسطین» را بدهد.
هفتاد سال از فعالیت دست غارتگر یهود در راه تشکیل دولت مستقل اسرائیل می گذرد.
در زمان «سلطان عبدالحمید»، یهودیها در مقابل پرداخت 5،000،000 لیره طلا به عنوان هدیه (1) خواهش کردند سلطان عبدالحمید به آنها اجازه ی ورود به «فلسطین» را بدهد.
عبدالحمید از قبول این به اصطلاح هدیه به شدت خودداری نمود، در نتیجه تبلیغات شدیدی بر ضد او آغاز شد، این تبلیغات کینه توزانه و هدفدار شامل جملات ذیل بود:
«در دولت عثمانی آزادی وجود ندارد»، «در این دولت استبداد و دیکتاتوری بر مردم سایه افکنده است»، «عبدالحمید روشنفکران را در دریا می اندازد ، مردم را از بیچارگی نجات دهید»، «اروپا قصد دارد دولت عثمانی را تقسیم کند» این تبلیغات به اندازه ای قوی و فریبنده بود که بیشتر مردم تحت تاثیر آن قرار گرفته و انقلابی بر ضد دولت ایجاد شد، به گونه ای که کم کم کوههای مکدونیه پناهگاه و پایگاه شورشیان شد، یهود از این فرصت استفاده کرده یکی از ژنرالهای ماسونی به نام آقای«قرصو» که انقلاب اتحادی سال 1908 میلادی توسط وی انجام شده بود را روانه ی پایتخت کردند تا در آنجا فعالیتی بر ضد سلطان آغاز نماید.(2)
«قرصو»، پس از گذشت چند ماه توانست موفقیتهای زیادی کسب نماید و افراد برجسته ی کشور را مانند «طلعت پاشا» به ریاست مشرق اعظم عثمانی انتخاب شد به دام حزب «ماسونی» بیندازد.
طلعت پاشا مرد نیک سرشت و مخلصی بود ولی فقط داشتن این دو صفت برای اداره ی کشور کافی نیست زیرا اداره ی دولت، سیاست کامل و فرهنگ و تجربه ی فراوانی نیاز دارد.
در حقیقت همان جمعیت «اتحاد و ترقی» که سلطان را بر کنار نمود بنای استبداد و دیکتاتوری را گذارد، به طوری که مردم ظلمها و تجاوزهای 32 ساله ی عبدالحمید را فراموش کردند. در این زمان بود که مردان آزادیخواه و میهن دوست آخرین لحظه های زندگی خود را بر سرچوبه های دار سپری نمودند.
اتفاق فجیع تر اینکه اداره ی آن دولت عظیم اسلامی به دست حزب ماسونی افتاد تا بتواند مسلمانان را برای همیشه بدبخت نماید.
یهود عبدالحمید را بر کنار کردند و به جای وی طلعت پاشا را آوردند، پس از مدتی هم که طلعت پاشا خواسته های حزب را انجام نداد او را در یکی از جزیره های دوردست به قتل رساندند.(3)
در حقیقت اگر دولت عثمانی به روش اسلامی عمل می نمود هرگز یهود نمی توانست با چنین حرکت ناجوانمردانه ای این دولت را از پای درآورد.
قابل توجه است که عوامل ضعف این دولت از دو ناحیه سرچشمه می گرفت:
الف) از ناحیه ی سلاح زیرا به جای آنکه سلطان عبدالحمید در مقابل توپ و تانک دشمن، توپ و تانکی به میدان بیاورد، دست به قبضه ی شمشیر زده و با شعار «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»(4) خود را تسلی می داد، غافل از آنکه قرآن می فرماید:
(و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم...)(5)
«و شما ( ای مومنان) در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا سازید و تا اندازه ای که می توانید از آذوقه، ابزار جنگی و اسبان سواری برای مقابله و تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید...»
ب) از ناحیه ی تعصبات مذهبی، همان گونه که شیعیان در نهایت فقر و سختی زندگی می کردند. به عنوان مثال خرید و فروش کتابهای شیعه در عراق به طور کلی ممنوع بود و مخالفین به بدترین صورت ممکن کیفر می شدند.
تبعیضات نژادی هم دست کمی از تعصبات مذهبی نداشت، به عنوان مثال نژاد ترکی نزد دستگاه حاکمه از هر نژاد و عنصری مقرب تر بود و این مطلب همه ی مردم را به ستوه آورد، در صورتی که قرآن می فرماید:
(یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقکم...)(6)
«ای مردم! ما شما را از زن و مرد آفریدیم و شما را شعبه های بسیار و فرقه های گوناگون گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید (و به واسطه ی نسب به یکدیگر فخر نکنید که نسب مایه ی افتخار نیست) به درستی که گرامی ترین شما نزد پروردگار پرهیزکارترین شما است...»
پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید:
(الناس کاسنان المشط سواء)(7)
سستی و ضعف از جانب دولت و قدرتی که یهود به واسطه ی اتحاد با مسیحیت به دست آورده بودند دست به دست هم داده، دولت عثمانی را با آن عظمت و جلالی که داشت از پای درآوردند.
اگر دولت عثمانی مقاومت می کرد هرگز یک یهودی ماسونی مانند «آتاتورک»(8) بر سر کار نمی آمد و نمی توانست دین و لغت عربی را در ترکیه لغو نماید!
مسلمانان در این توطئه نه تنها ترکیه را از دست دادند بلکه با سقوط ترکیه تمام دولتهای اسلامی رو به سقوط گذاشت زیرا یهود این کشور را مکان اجتماعات و کابینه ی تبلیغات خود قرار دادند و از آنجا بود که کارهای ضد اسلامی آنها شروع شد.
در زمان «سلطان عبدالحمید»، یهودیها در مقابل پرداخت 5،000،000 لیره طلا به عنوان هدیه (1) خواهش کردند سلطان عبدالحمید به آنها اجازه ی ورود به «فلسطین» را بدهد.
عبدالحمید از قبول این به اصطلاح هدیه به شدت خودداری نمود، در نتیجه تبلیغات شدیدی بر ضد او آغاز شد، این تبلیغات کینه توزانه و هدفدار شامل جملات ذیل بود:
«در دولت عثمانی آزادی وجود ندارد»، «در این دولت استبداد و دیکتاتوری بر مردم سایه افکنده است»، «عبدالحمید روشنفکران را در دریا می اندازد ، مردم را از بیچارگی نجات دهید»، «اروپا قصد دارد دولت عثمانی را تقسیم کند» این تبلیغات به اندازه ای قوی و فریبنده بود که بیشتر مردم تحت تاثیر آن قرار گرفته و انقلابی بر ضد دولت ایجاد شد، به گونه ای که کم کم کوههای مکدونیه پناهگاه و پایگاه شورشیان شد، یهود از این فرصت استفاده کرده یکی از ژنرالهای ماسونی به نام آقای«قرصو» که انقلاب اتحادی سال 1908 میلادی توسط وی انجام شده بود را روانه ی پایتخت کردند تا در آنجا فعالیتی بر ضد سلطان آغاز نماید.(2)
«قرصو»، پس از گذشت چند ماه توانست موفقیتهای زیادی کسب نماید و افراد برجسته ی کشور را مانند «طلعت پاشا» به ریاست مشرق اعظم عثمانی انتخاب شد به دام حزب «ماسونی» بیندازد.
طلعت پاشا مرد نیک سرشت و مخلصی بود ولی فقط داشتن این دو صفت برای اداره ی کشور کافی نیست زیرا اداره ی دولت، سیاست کامل و فرهنگ و تجربه ی فراوانی نیاز دارد.
در حقیقت همان جمعیت «اتحاد و ترقی» که سلطان را بر کنار نمود بنای استبداد و دیکتاتوری را گذارد، به طوری که مردم ظلمها و تجاوزهای 32 ساله ی عبدالحمید را فراموش کردند. در این زمان بود که مردان آزادیخواه و میهن دوست آخرین لحظه های زندگی خود را بر سرچوبه های دار سپری نمودند.
اتفاق فجیع تر اینکه اداره ی آن دولت عظیم اسلامی به دست حزب ماسونی افتاد تا بتواند مسلمانان را برای همیشه بدبخت نماید.
یهود عبدالحمید را بر کنار کردند و به جای وی طلعت پاشا را آوردند، پس از مدتی هم که طلعت پاشا خواسته های حزب را انجام نداد او را در یکی از جزیره های دوردست به قتل رساندند.(3)
در حقیقت اگر دولت عثمانی به روش اسلامی عمل می نمود هرگز یهود نمی توانست با چنین حرکت ناجوانمردانه ای این دولت را از پای درآورد.
قابل توجه است که عوامل ضعف این دولت از دو ناحیه سرچشمه می گرفت:
الف) از ناحیه ی سلاح زیرا به جای آنکه سلطان عبدالحمید در مقابل توپ و تانک دشمن، توپ و تانکی به میدان بیاورد، دست به قبضه ی شمشیر زده و با شعار «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»(4) خود را تسلی می داد، غافل از آنکه قرآن می فرماید:
(و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم...)(5)
«و شما ( ای مومنان) در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا سازید و تا اندازه ای که می توانید از آذوقه، ابزار جنگی و اسبان سواری برای مقابله و تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید...»
ب) از ناحیه ی تعصبات مذهبی، همان گونه که شیعیان در نهایت فقر و سختی زندگی می کردند. به عنوان مثال خرید و فروش کتابهای شیعه در عراق به طور کلی ممنوع بود و مخالفین به بدترین صورت ممکن کیفر می شدند.
تبعیضات نژادی هم دست کمی از تعصبات مذهبی نداشت، به عنوان مثال نژاد ترکی نزد دستگاه حاکمه از هر نژاد و عنصری مقرب تر بود و این مطلب همه ی مردم را به ستوه آورد، در صورتی که قرآن می فرماید:
(یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقکم...)(6)
«ای مردم! ما شما را از زن و مرد آفریدیم و شما را شعبه های بسیار و فرقه های گوناگون گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید (و به واسطه ی نسب به یکدیگر فخر نکنید که نسب مایه ی افتخار نیست) به درستی که گرامی ترین شما نزد پروردگار پرهیزکارترین شما است...»
پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید:
(الناس کاسنان المشط سواء)(7)
سستی و ضعف از جانب دولت و قدرتی که یهود به واسطه ی اتحاد با مسیحیت به دست آورده بودند دست به دست هم داده، دولت عثمانی را با آن عظمت و جلالی که داشت از پای درآوردند.
اگر دولت عثمانی مقاومت می کرد هرگز یک یهودی ماسونی مانند «آتاتورک»(8) بر سر کار نمی آمد و نمی توانست دین و لغت عربی را در ترکیه لغو نماید!
مسلمانان در این توطئه نه تنها ترکیه را از دست دادند بلکه با سقوط ترکیه تمام دولتهای اسلامی رو به سقوط گذاشت زیرا یهود این کشور را مکان اجتماعات و کابینه ی تبلیغات خود قرار دادند و از آنجا بود که کارهای ضد اسلامی آنها شروع شد.
پی نوشت ها :
1- به اضافه 100،000،000 جُنیه طلا به عنوان قرض بدون بهره، صدساله، مجله التربیة الاسلامیة: چاپ بغداد، «جُنیه واحد پول کشور مصر است».
2- قره صو، شخصیتی است که خود متن استعفانامه از تخت و تاج را به عبدالحمید رسانید و سپس در مجلس شورای ملی پست نیابت سلانیک را به دست گرفت.
3- اسرار الماسونیه: ص 231 - یهود در ترکیه: ص22.
4- اسلام برتر است و چیزی بر آن مسلط نمی شود. المناقب: جلد3، ص241.
5- سوره انفال/ آیه 60.
6- سوره هجرات / آیه 13.
7- مردم مانند دانه های شانه با یکدیگر مساوی هستند. «من لا یحضره الفقیه»، جلد4، ص379».
8- خطر الیهودیة العالمیة علی الاسلام و المسیحیة: ص233
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}